Your browser does not support JavaScript!
ماتریس SWOT
دیجیتال مارکتینگ
خدمات سئو
طراحی سایت
شاخص کلیدی عملکرد KPI چیست؟

شاخص کلیدی عملکرد KPI مخفف Key Performance Indicator چیست؟ چطور باید آنها را تجزیه و تحلیل کرد؟ چه شاخص‌های کلیدی عملکردی در دیجیتال مارکتینگ مهم هستند؟ بسیاری از این قبیل سوال‌ها وجود دارد که یک بازاریاب دیجیتال باید جوابشان را به خوبی بداند. در این مقاله پاسخ به این سوالات را پیدا خواهید کرد.

شاخص کلیدی عملکرد چیست؟

برای موفقیت در بازاریابی، کسب و کارها باید عملکرد خود را با استفاده از شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) ردیابی و ارزیابی کنند. شاخص کلیدی عملکرد معیارهای قابل سنجشی هستند که نشان دهنده میزان موفقیت یک کسب و کار در رسیدن به اهداف خود است. این معیارها به بازاریاب‌ها کمک می‌کنند تا بفهمند که چه چیزی در کمپین‌های بازاریابی دیجیتالی آنها واقعا کارآمد است و چه چیزهایی آنطور که می‌خواهند کار نمی‌کند.

شاخص کلیدی عملکرد KPI چیست؟

پیش از هر چیز اگر در خصوص دیجیتال مارکتینگ اطلاعات کافی ندارید، خواندن این مقاله به شما توصیه می‌شود: دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ

انواع KPI در دیجیتال مارکتینگ

بسته به کانال، روش و هدف کمپین، انواع مختلفی از KPI در بازاریابی دیجیتال وجود دارد. برخی از رایج ترین و مهم ترین آنها عبارتند از:

سئو: بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO) تکنیک‌هایی است که به دنبال بهبود رتبه بندی صفحات سایت در موتورهای جستجو مانند گوگل یا بینگ است. شاخص‌های عملکرد کلیدی سئو نشان می‌دهند که وب سایت یا محتوای شما چقدر برای موتورهای جستجو بهینه شده و چه میزان ترافیک ارگانیک از آنها دریافت می‌کنید. برخی از نمونه‌های KPI SEO عبارتند از: رتبه‌بندی کلمات کلیدی، نرخ کلیک (CTR)، نرخ پرش (Bounce Rate)، زمان بارگذاری صفحه و اعتبار دامنه (Domain Authority).

سئو چیست

برای مطالعه بیشتر:

بازاریابی محتوا: بازاریابی محتوا از طریق محتواهای مختلف، مانند وبلاگ، کتاب الکترونیکی، پادکست، وبینار یا اینفوگرافیک و غیره با مخاطبان هدف کسب و کار ارتباط برقرار می‌کند. شاخص‌های کلیدی عملکرد بازاریابی محتوا، میزان جذب مخاطب و جذب مشتری  با استفاده از محتواشما را اندازه‌گیری می‌کنند. برخی از نمونه‌های KPI بازاریابی محتوا عبارتند از بازدید از صفحه، اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی، نظرات، دانلودها، اشتراک‌ها، لیدهای تولید شده و نرخ تبدیل (CVR).

بازاریابی محتوایی

برای مطالعه بیشتر:

بازاریابی ایمیلی: بازاریابی ایمیلی روشی برای ارسال پیام‌های شخصی شده برای مشترکین یا مشتریان از طریق ایمیل است. شاخص‌های کلیدی عملکرد ایمیل مارکتینگ مشخص می‌کنند که کمپین‌های ایمیل مارکتینگ شما چقدر برای دریافت‌کنندگان ارزش داشته و آنها را به دعوت به عمل (CTA) وادار می‌کند. برخی از نمونه‌های KPI بازاریابی ایمیلی عبارتند از نرخ باز کردن ایمیل، نرخ کلیک (CTR)، نرخ لغو اشتراک، نرخ پرش (Bounce Rate)، نرخ تحویل و بازگشت سرمایه (ROI).

بازاریابی ایمیلی

برای مطالعه بیشتر:

دعوت به عمل CTA چیست؟

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی: بازاریابی رسانه‌های اجتماعی راهی برای استفاده از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر، اینستاگرامُ لینکدین و غیره برای تبلیغ برند، محصولات یا خدمات است. شاخص‌های کلیدی عملکرد بازاریابی رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که پست‌های شما در شبکه‌های اجتماعی شما چقدر به دنبال کنندگان (فالوورها) یا مشتریان بالقوه شما رسیده و با آن تعامل دارند. برخی از نمونه‌های KPI بازاریابی رسانه‌های اجتماعی عبارتند از: ریچ (Reach)، ایمپرشن (impressions)، نرخ تعامل (engagement rate)، لایک‌ها، نظرات، اشتراک‌گذاری‌ها و نرخ رشد فالوورها.

بازاریابی شبکه اجتماعی

برای مطالعه بیشتر:

تبلیغات آنلاین: تبلیغات آنلاین شکلی از تبلیغات پولی است که از پلتفرم‌ها یا شبکه‌های آنلاین مانند تبلیغات گوگل یا فیس بوک برای نمایش تبلیغات به مخاطبان هدف و بر اساس علایق، جمعیت‌شناسی یا رفتار آنها استفاده می‌کند. شاخص‌های کلیدی عملکرد تبلیغات آنلاین میزان عملکرد تبلیغات و بازده سرمایه‌گذاری را اندازه‌گیری می‌کنند. برخی از نمونه‌های KPI تبلیغات آنلاین عبارتند از: نمایش، نرخ کلیک (CTR)، هزینه به ازای کلیک (CPC)، هزینه به ازای هر خرید (CPA)، نرخ تبدیل، و بازده هزینه تبلیغات (ROAS).

نرخ کلیک

برای مطالعه بیشتر:

داشتن شاخص کلیدی عملکرد چه مزایای برای دیجیتال مارکتینگ دارد؟

  • استفاده از KPI در بازاریابی دیجیتال می‌تواند مزایای زیادی برای کسب و کار شما داشته باشد، مانند:
  • بهبود دید شدن و افزایش آگاهی از برند در اینترنت و جذب مشتریان بیشتر به وب سایت یا محتوای شما
  • افزایش وفاداری و حفظ مشتریان با ارائه ارزش و ایجاد رضایت از طریق پیام‌ها یا پیشنهادات شخصی و مرتبط
  • افزایش فروش و درآمد با تبدیل لیدها یا مشتریان بالقوه بیشتر به مشتریان وفادار
  • بهینه سازی بودجه و منابع با تخصیص آنها به مؤثرترین و کارآمدترین کانال‌ها یا روش‌هایی که بهترین نتایج را به همراه دارد

منابع برای مطالعه بیشتر:

با این حال، استفاده از KPI در بازاریابی دیجیتال با چالش‌هایی نیز همراه است، مانند:

  1. انتخاب شاخص‌های کلیدی عملکرد مناسب که با اهداف و مقاصد کسب و کار مطابقت داشته باشد و نتایج مورد نظر را منعکس کند
  2. اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل KPIها به طور دقیق و پیوسته با استفاده از ابزارها و روش‌های قابل اعتماد و اجتناب از خطاها یا اختلافات داده‌ها
  3. تفسیر و گزارش KPIها به طور واضح و معنادار با استفاده از ابزارهای بصری و اجتناب از اضافه بار یا اطلاعات گمراه کننده
  4. اقدام مناسب و به موقع بر اساس شاخص‌های کلیدی عملکرد و اجتناب ماندن در سطح تحلیل و دست نزدن به اقدام

برای غلبه بر این چالش‌ها، باید برخی از کارها را انجام دهند، مانند:

  • انتخاب KPIهایی که مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان (SMART).
  • استفاده از ترکیبی از KPIهای کمی و کیفی.
  • استفاده از داشبوردهایی که KPIها را به روشی ساده و بصری نشان می‌دهد.
  • تعیین معیارها و اهدافی برای KPIها که  کمک کند عملکرد خود را با رقبا یا استانداردهای حوزه کسب و کار مقایسه کنید.
  • مرور و به‌روزرسانی KPIهای به طور منظم برای اطمینان از اینکه برای وضعیت فعلی و اهداف شما مناسب هستند.

چگونه KPI مناسب برای کسب و کار خود انتخاب کنم؟

انتخاب KPI مناسب برای کسب و کار یک گام مهم برای اندازه گیری و بهبود عملکرد و دستیابی به اهدافتان است. بسته به حوزه کسب و کار، بخش، عملکرد و هدف کسب و کار، انواع مختلفی از KPI وجود دارد. با این حال، همه KPIها به یک اندازه برای کسب و کار شما مرتبط و مفید نیستند. شما باید مواردی را انتخاب کنید که با اهداف خاص کسب و کارتان مطابقت داشته باشند و نتایج مورد نظر شما را منعکس کنند.

برای انتخاب KPIهای مناسب برای کسب و کار خود، می‌توانید این مراحل را دنبال کنید:

اهداف کسب و کار را به طور واضح و مشخص تعریف کنید: می‌خواهید در کوتاه مدت و بلند مدت به چه چیزی برسید؟ چگونه موفقیت خود را اندازه‌گیری خواهید کرد؟ به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش فروش به میزان ۱۰ درصد در سه ماهه آینده است، به یک KPI نیاز دارید که رشد فروش را در طول زمان ردیابی کند.

KPIهایی را انتخاب کنید که SMART هستند: مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان. برای مثال، یک KPI SMART برای هدف فروش بالا می‌تواند این باشد: افزایش فروش ماهانه ۲.۵٪ نسبت به ماه قبل برای سه ماه آینده.

اهداف اسمارت

از ترکیبی از شاخص های رو به آینده و رو به گذشته استفاده کنید: شاخص‌های رو به آینده معیارهای پیش‌بینی هستند که نشان می‌دهند چقدر احتمال دارد در آینده به اهداف خود دست یابید. شاخص‌های رو به گذشته معیارهایی هستند که نشان می‌دهند در گذشته چقدر به اهداف خود دست یافته‌اید. 

KPIهای کمی و کیفی استفاده کنید: KPIهای کمی معیارهای عددی هستند که نشان می‌دهند چه مقدار یا چه تعداد از یک چیز. KPIهای کیفی معیارهای توصیفی هستند که میزان رضایت از چیزی را نشان می‌دهند.

KPIهای را به طور منظم مرور و به روز کنید: KPIهای شما نباید ثابت و همیشگی باشند. آنها باید پویا و انعطاف‌پذیر باشند تا با شرایط و نیازهای متغیر سازگار شوند. شما باید KPIهای خود را مرتبا کنترل کرده و روندها و الگوهای آنها را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین باید KPIهای خود را با معیارها و اهداف خود مقایسه کنید و ببینید آیا در مسیر درستی قرار دارید یا نیاز به تغییر استراتژی دارید.

انتخاب شاخص‌های کلیدی عملکرد مناسب برای کسب و کار می‌تواند به شما کمک کند تا روی چیزهایی که بیشترین اهمیت را دارد تمرکز کرده، عملکردتان را بهینه کنید و به اهدافتان برسید.

چطور شاخص کلیدی عملکرد را اندازه‌گیری و تجریه و تحلیل کنم؟

برای اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل KPI، می‌توانید این مراحل را دنبال کنید:

  1. داده‌ها را برای KPIها از منابع مختلف، مانند پایگاه‌های داده، نظرسنجی‌ها، تجزیه و تحلیل وب یا گزارش‌ها جمع‌آوری کنید. می‌توانید از ابزارهایی مانند Excel ،Google Analytics یا Power BI برای سازماندهی و ذخیره داده‌ها استفاده کنید.
  2. KPI های را با استفاده از نمودارها و داشبوردها بصری کنید. می توانید از ابزارهایی مانند Tableau ،QlikView یا ClearPoint Strategy برای ایجاد و نمایش KPIهای به روشی ساده و بصری استفاده کنید.
  3. شاخص‌های کلیدی عملکرد خود را با معیارها و اهداف خود مقایسه کنید.
  4. الگوها و روندهای KPI را در طول زمان و در ابعاد مختلف تجزیه و تحلیل کنید. می‌توانید از ابزارهایی مانند تحلیل رگرسیون، تحلیل همبستگی یا تحلیل خوشه‌ای برای شناسایی روابط و وابستگی‌ها بین KPIها استفاده کنید.
  5. نتایج تحلیل KPI خود را با استفاده از روایت‌ها تفسیر و گزارش کنید. می‌توانید از ابزارهایی مانند داستان‌سرایی، روزنامه‌نگاری داده یا تجسم داده‌ها برای انتقال یافته‌ها و بینش‌های خود به روشی واضح و قانع‌کننده استفاده کنید.

اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل شاخص‌های کلیدی عملکرد می‌تواند به شما کمک کند تا بفهمید چه چیزی در کسب و کار یا سازمان شما درست کار می‌کند و چه چیزی کار نمی‌کند.

برخی از معیارهای رایج KPI چیست؟

KPIها شاخص‌های کلیدی عملکرد هستند که میزان موفقیت یک کسب و کار یا سازمان را اندازه‌گیری می‌کنند تا به اهداف  خود دست یابد. KPIها بسته به حوزه کسب و کار، بخش، عملکرد و هدف کسب و کار یا سازمان ممکن است متفاوت باشند. با این حال، برخی از معیارهای KPI رایج عبارتند از:

درآمد: مقدار پولی که یک کسب و کار یا سازمان از محصولات یا خدمات خود به دست می‌آورد. درآمد یک شاخص اساسی از سلامت مالی و پتانسیل رشد یک کسب و کار یا سازمان است.

سود: مقدار پولی است که یک کسب و کار یا سازمان پس از کسر تمام هزینه‌ها به دست می‌آورد. سود معیاری برای سنجش کارایی و سودآوری یک کسب و کار یا سازمان است. سود را می توان به روش های مختلفی اندازه گیری کرد، مانند سود ناخالص، سود خالص، سود عملیاتی یا حاشیه سود.

رضایت مشتری: میزان رضایت مشتریان از محصولات یا خدماتی است که یک کسب و کار یا سازمان ارائه می‌دهد. رضایت مشتری معیاری برای سنجش کیفیت و ارزش پیشنهادات یک کسب و کار یا سازمان است.

مشارکت کارکنان: میزان تعهد کارکنان به اهداف و ارزش‌های یک کسب و کار یا سازمان که همچنان مایل هستند برای کمک به موفقیت آن تلاش بیشتری انجام دهند. مشارکت کارکنان معیاری از فرهنگ و عملکرد یک کسب و کار یا سازمان است. مشارکت کارکنان را می‌توان به روش‌های مختلفی اندازه‌گیری کرد، مانند نرخ جابجایی کارکنان، بهره‌وری کارکنان، یا رتبه‌بندی رضایت کارکنان.

عملکرد پروژه: میزانی که یک پروژه به اهداف خود می‌رسد و نتایج مورد انتظار را در محدودیت‌های زمانی و بودجه‌ای برآورده می‌کند. عملکرد پروژه معیاری برای سنجش اثربخشی و کارایی یک فرآیند مدیریت پروژه است.

اینها نمونه‌هایی از معیارهای رایج KPI هستند که می‌توانند به شما کمک کرده تا عملکرد خود را پیگیری و ارزیابی کنید و برای بهبود نتایج خود تصمیمات آگاهانه بگیرید.

جمع بندی

KPIها برای بازاریابی دیجیتال ضروری هستند زیرا به شما کمک می‌کنند عملکرد خود را اندازه‌‌گیری و ارزیابی و تصمیمات آگاهانه‌ای برای بهبود نتایج خود بگیرید. انواع مختلفی از KPI در بازاریابی دیجیتال وجود دارد، مانند سئو، بازاریابی محتوا، بازاریابی ایمیلی، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی و تبلیغات آنلاین که جنبه‌های مختلف استراتژی بازاریابی دیجیتال را منعکس می‌کند. استفاده از KPI‌ها در بازاریابی دیجیتال می‌تواند مزایای زیادی برای کسب و کار شما داشته باشد، مانند افزایش دیده شدن، وفاداری، فروش و درآمد. با این حال، استفاده از KPI در بازاریابی دیجیتال با چالش‌هایی مانند انتخاب، اندازه‌گیری، تجزیه و تحلیل، گزارش‌دهی و عمل بر اساس KPIهای مناسب همراه است.

برای غلبه بر این چالش‌ها، باید برخی از بهترین شیوه‌ها را دنبال کنید، مانند انتخاب KPIهای هوشمند، استفاده از ترکیبی از KPIهای کمی و کیفی، استفاده از داشبورد یا گزارش برای نمایش KPI، تعیین معیارها و اهداف برای KPI، و بررسی و به روزرسانی منظم شاخص کلیدی عملکرد. با انجام این کارها، می‌توانید از KPI به طور موثر برای بهینه‌سازی استراتژی بازاریابی دیجیتال و دستیابی به اهداف تجاری مورد نظرتان استفاده کنید.